تقویت هوش نوزادان

تقویت هوش نوزادان

تقویت هوش نوزادان

تقویت هوش نوزادان

چگونه ضریب هوشی کودکان را افزایش دهیم؟

چگونه ضریب هوشی کودکان را افزایش دهیم؟
مقدمه
شاید به‌ عنوان‌ والدین‌ کودکان‌ پنج‌ تا نـُه ساله‌ فکر کنید، تمام‌ تلاش‌ خود را برای‌ رشد ذهنی‌ فرزندانتان‌ انجام‌ داده‌اید. از هنگام‌ نوزادی‌ برایشان‌ کتاب‌ خوانده‌اید، سرگرمیهای‌ فکری‌ و اسباب ‌بازیهای‌ ذهنی‌ برایشان‌ تهیه‌ کرده‌اید، آنها را با کتابخانه‌ آشنا کرده‌اید و اکنون‌ هم‌ در یک‌ مدرسه‌ خوب‌ درس‌ می‌خوانند. اما آیا باید از این‌ پس‌ خیالتان‌ راحت‌ باشد؟ جالب است بدانیم که که پدر و مادر با تشویق‌ هر گام‌ کوچک‌ کودک ، کمک‌ بزرگی‌ به‌ خلاقیتهای‌ بزرگتر وی‌ در آینده‌ خواهند کرد. اکنون‌ محققان‌ معتقدند که‌ تحریکات‌ ذهنی‌ کودکان‌ از سوی‌ والدین نقشی‌ بسیار مهم‌ در تقویت‌ هوش‌ آنان‌ دارد.
نقش‌ پدر و مادر تنها به‌ دوران‌ کودکی‌ و نوجوانی‌ محدود نمی‌شود، زیرا فرزندان‌ در جوانی‌ و بزرگسالی‌ هم‌ به‌ پشتیبان‌ و راهنما نیاز دارند.بنابراین‌ به‌ نظر می‌رسد به‌ منظور برنامه ‌ریزی‌ کمک‌ به‌ ذهن‌ فرزندان‌ ، محدودیت‌ زمانی‌ داریم. دانشمندان‌ معتقدند نیازی‌ نیست‌ برای‌ دستیابی‌ به‌ این‌ هدف‌ ، آموزشهای‌ رسمی‌ خاصی‌ را برای‌ کودک‌ در پیش‌ بگیریم. آنچه‌ ضروری‌ است‌ ایجاد فضای‌ مناسب‌ و تحریک‌ کننده‌ برای‌ تعلیم‌ روزمره‌ است‌ و برای‌ این‌ منظور ، متخصصان‌ رعایت‌ توصیه‌های‌ زیر را از ابتدای‌ کودکی‌ پیشنهاد می‌کنند.
عناصر افزایش‌ هوش‌ کودک‌
مطالعات‌ نشان‌ می‌دهند ژن و محیط‌ هر دو سهم‌ فراوانی‌ در افزایش‌ هوش‌ کودک‌ دارند و در این‌ راستا عوامل‌ محیطی‌ را سلامت ، تغذیه‌ و تربیت‌ خانوادگی‌ معرفی‌ کرده‌اند. براساس‌ یافته‌های‌ اخیر ، حتی‌ اگر ژنها نقش‌ اصلی‌ در میزان‌ ضریب‌ هوشی‌ افراد داشته‌ باشند، هرگز نمی‌‌توان‌ تأثیر والدین‌ را بر ذهن‌ کودک‌ منکر شد. بخصوص‌ در سالهای‌ اول‌ زندگی‌ کودک ، وقتی‌ مغز هنوز در حال‌ شکل‌گیری‌ و تکامل‌ است، توجهات‌ والدین‌ حتی‌ اگر شرکت‌ در بازی‌ ساده‌ای‌ چون‌ دالی ‌موشک‌ باشد، به‌ ایجاد مداربندیهای‌ مغزی‌ پیچیده‌ و ضروری‌ و تقویت‌ آن‌ برای‌ ارتقای‌ هوش‌ کودک‌ کمک‌ می‌‌کند.
اهمیت تعالیم‌ دوران‌ کودکی‌
کریگ‌ رمی‌ (CRAIG RAMEY) پروفسور روانشناسی‌ کودک‌ می‌‌گوید: «واقعا لازم‌ است‌ والدین‌ بدانند که‌ چقدر داده‌هایشان‌ به‌ فرزندان‌ مهم‌ و سرنوشت‌ساز است‌ و کودک‌ از سنین‌ بسیار پایین‌ و بدو تولد تحت‌ تأثیر تربیت‌ والدین‌ قرار می ‌گیرد.»تحقیقات‌ دانشمندان‌ روی‌ دو گروه‌ شاهد و آزمایشی‌ از کودکان‌ نشان‌ داده‌ است‌ که‌ تجارب‌ و تعالیم‌ دوران‌ کودکی‌ روند رشد و تکامل‌ مغزی را تسریع‌ و تقویت‌ می‌‌کند. دو سال‌ اول‌ زندگی‌ به ‌نوعی‌ دوره‌ طلایی‌ رشد مغزی‌ کودک‌ است و این‌ زمان‌ دوران‌ ایجاد ارتباطات‌ مغزی به‌ حساب‌ می‌آید. در این‌ سن‌ در مغز بیش‌ از 300 تریلیون‌ ارتباط‌ وجود دارد و در همین‌ زمان‌ سلولهایی‌ که‌ هنوز مرتبط‌ نشده‌اند و مورد استفاده‌ قرار نگرفته‌اند غیر قابل‌ استفاده‌ می‌شوند.
به‌ چشمان‌ کودک نگاه‌ کنید
چشمان‌ نوزاد در شش‌ هفتگی‌ تا فاصله‌ 17.5 سانتیمتری‌ متمرکز می‌شود و این‌ دقیقا به‌ اندازه‌ فاصله‌‌ای‌ است‌ که‌ شما کودک‌ را جلوی‌ خود نگه‌ می‌دارید و به‌ صورت‌ او نگاه‌ می‌کنید. این‌ عمل‌ ارتباطات‌ مغزی‌ را به‌ الگویی‌ تشخیصی‌ که‌ با هر باردیدن‌ تقویت‌ می‌شود تبدیل‌ می‌کند. و به‌ کودک‌ کمک‌ می‌کند در شناخت‌ مفاهیم‌ مشابه‌ و
. نامتشابه‌ مهارت‌ بهتری‌ کسب‌  کند       
با کودک‌ حرف‌ بزنید
دکتر هوتنلوچر (HUTTENLOCHER) پروفسور روانشناسی‌ معتقد است: «فرمانهای‌ اولیه‌ زبانی‌ برای‌ کودک‌ بسیار مهم‌اند. زیرا زبان‌ در موفقیت‌ عملکرد ذهنی‌ بسیار اهمیت‌ دارد و هر درک‌ و استنباطی‌ از زبان‌ به‌ ایجاد توانایی‌ کلامی‌ و بیان‌ صحیح‌ لغات‌ کمک‌ می‌کند. دامنه‌ لغات‌ کودک‌ بستگی‌ مستقیم‌ به‌ میزان‌ صحبت‌ والدین‌ طی‌ دو سال‌ اول‌ زندگی‌ او دارد.»
موسیقی‌ در رشد ذهن‌ کودک‌ مؤثر است‌
موسیقی‌ دنیایی‌ فراتر از ریتم‌ و ملودی‌ به‌ کودک‌ می‌آموزد. دانشمندان‌ معتقدند تعلیم‌ سرودهای‌ گروهی‌ و نواختن‌ پیانو برای‌ کودکان‌ سه‌ ساله‌ به‌ تدریج‌ باعث‌ تقویت‌ قدرت‌ استدلال‌ فرا زمانی‌ آنان‌ می‌شود. این‌ کودکان‌ در ترکیب‌ و ساخت‌ پازل‌ در مقایسه‌ با بچه‌هایی‌ که‌ تمرین‌ موسیقی‌ نداشته‌اند، دقیق‌تر و سریع‌تر و در درک‌ مفاهیم‌ ریاضی‌ موفق‌‌ترند.
با تشویق ، کنجکاوی‌ کودک‌ را تحریک‌ کنید
همگام‌ با رشد جسمانی‌ کودک ، قدرت‌ تفکر و اندیشه‌ او نیز در حال‌ رشد و شکوفایی‌ است. او از طریق‌ تجربه‌ وقایع‌ جدید در زندگی‌ دنیا را می‌شناسد و آن‌ را کشف‌ می‌کند. نیازی‌ نیست‌ کنجکاوی‌ را به‌ بچه‌ها آموزش‌ دهیم، بلکه‌ باید وجود سرشار از کنجکاوی‌شان‌ را به‌ صورت‌ هدفمند ارضا کنیم. پدر و مادر با تشویق‌ هر گام‌ کوچک‌ کودک ، کمک‌ بزرگی‌ به‌ خلاقیتهای‌ بزرگتر وی‌ در آینده‌ خواهند کرد.
برای‌ اشیا اسم‌ بگذارید
کودکان‌ حتی‌ پیش‌ از آنکه‌ بتوانند صحبت‌ کنند، قادرند بسیاری‌ چیزها ( برای‌ مثال‌ اجسام‌ مختلف‌ و رنگها) را درک‌ کنند. در این‌ سن‌ اگر به‌ او بگویید: «عروسک‌ خرسی‌ سفیدت‌ را بیاور»، او دقیقا می‌داند این‌ اسم‌ متعلق‌ به‌ کدام‌ اسباب ‌بازی‌اش‌ است. بنابراین‌ یکی‌ دیگر از وظایف‌ والدین‌ نامگذاری‌ انواع‌ رنگها ، اندازه‌ها و شکلها برای‌ تقویت‌ درک‌ کودک‌ است.
بایستید و هورا بکشید
وقتی‌ کودکتان‌ موفق‌ می‌شود برای‌ اولین‌ بار از فنجان‌ آب‌ بخورد و شما فریاد شادی‌ سر می‌دهید، این‌ عمل‌ شما نه ‌تنها او را خوشحال‌ می‌کند، بلکه‌ ارتباطات‌ قشر جلویی‌ مغز و بخش‌ درونی‌ مغز او را که‌ جایگاه‌ احساسات‌ است، تقویت‌ می‌نماید. بین‌ ده‌ تا هجده ‌ماهگی‌ این‌ ارتباطات‌ مغزی‌ شکل‌ می‌گیرد. برای‌ مثال‌ وقتی‌ اولین‌ گامهای‌ او را تشویق‌ می‌کنید، این‌ عمل‌ باعث‌ خوشحالی‌ او می‌شود و در پی‌ آن‌ جریانی‌ از مواد شیمیایی‌ در مغز او آزاد می‌گردد که‌ این‌ چرخه‌ را تقویت‌ می‌کند. در مقابل ، هرگونه‌ بی‌توجهی‌ والدین‌ به‌ رفتارهای‌ کودک‌ موجب‌ تقویت ‌نشدن‌ چرخه‌ ارتباطات‌ مغزی‌ او می‌شود و کودک‌ نسبت‌ به‌ انجام‌ کارهای‌ جدید دلسرد می‌گردد. دامنه‌ لغات‌ کودک‌ بستگی‌ مستقیم‌ به‌ میزان‌ صحبت‌ والدین‌ طی‌ دو سال‌ اول‌ زندگی‌ او دارد.
به‌ توجه‌ خود نسبت‌ به‌ فرزند ادامه‌ دهید
هرگز توجهات‌ خود را از فرزندانتان دریغ‌ نکنید. گرچه‌ توجه‌ والدین‌ در سنین‌ پایین‌ برای‌ کودک‌ بسیار مهم‌ است، اما پیشرفت‌ ذهنی‌ و هوشی‌ او در این‌ سنین‌ به‌ پایان‌ نمی‌‌رسد. شبکه‌های‌ عصبی ، بخصوص‌ آنها که‌ به‌ احساسات‌ مربوط‌ می‌شوند تا سنین‌ نوجوانی‌ در حال‌ توسعه‌اند. بنابراین‌ با افزایش‌ سن‌ می‌توانید به‌ کتاب‌ خواندن‌ فرزندتان‌ اهمیت‌ بیشتری‌ بدهید، او را در گفت‌ و گوهای‌ خانوادگی‌ سهیم‌ کنید، از وی‌ نظر بخواهید، به‌ او موسیقی‌ بیاموزید و نیز مشوقی‌ مهربان‌ برایش‌ باشید. علاوه‌ بر اینها ، نقش‌ ما به‌ عنوان‌ پدر و مادر تنها به‌ دوران‌ کودکی‌ و نوجوانی‌ محدود نمی‌شود، زیرا فرزندان‌ در جوانی‌ و بزرگسالی‌ هم‌ به‌ پشتیبان‌ و راهنما نیاز دارند.

پنج توصیه غذایی برای افزایش هوش

پنج توصیه غذایی برای افزایش هوش
آیا تا به حال برای شما اتفاق افتاده که احساس کنید مغزتان کار نمی کند؛ یعنی مثل گذشته، سرعت انتقال مطالب را ندارید یا اینکه لغات معمولی از ذهنتان فرار می کنند. بعضی مواد غذایی به شما کمک می کنند که عملکرد مغزتان را افزایش دهید.
اگر مایل هستید، هوش خود را افزایش دهید، یک لحظه تامل کنید و مطلب زیر را بخوانید. انتخاب این غذاها نه تنها شما را نزد دیگران باهوش جلوه می دهد، بلکه به شما کمک می کند که توانایی تفکر و وضوح ذهنی خود را افزایش دهید.
1- روغن ماهی
طبق یک گفته قدیمی می توان گفت : " ماهی غذای مغز است."
روغن ماهی یک ماده غذایی مناسب برای مغز است، زیرا HDA ( چربی اُمگا-3 موجود در ماهی ) التهاب مغز را کاهش می دهد و از آن محافظت می کند.
مغز ما دارای 60 درصد چربی است که بیشتر آن چربیHDA یاAA ( آراشیدونیک اسید ) است.AA به مقدار زیاد در لبنیات مثل کره و خامه وجود دارد، اماHDA فقط در انواع ماهی وجود دارد و در منابع گیاهی مثل دانه کتان وجود ندارد.
برای تهیه روغن ماهی یا روغن کبد ماهی سعی کنید مارک های معتبر آنها را خریداری کنید. در ضمن شکل مایع این دو ماده بهتر از کپسول آنهاست.
در تابستان و بهار که شدت و مدت تابش نور خورشید کافی است، بدن به مقدار لازم ویتامینD مورد نیاز خود را می سازد. همانطور که می دانید ویتامینD بر اثر تابش نور خورشید بر پوست بدن، ساخته می شود. ولی در زمستان و پاییز که مدت و شدت تابش آفتاب کمتر است، نیاز به دریافت مکمل ویتامینD داریم. روغن کبد ماهی یکی از مهم ترین و غنی ترین منابع ویتامینD است.
بنابراین فرق روغن ماهی و روغن کبد ماهی در این است که روغن کبد ماهی علاوه بر اسیدهای چرب اُمگا-3 (HDA) ، منبع خوبی از ویتامین های A و D نیز می باشد.
توصیه می کنم روغن ماهی را از ابتدای بهار تا آخر تابستان مصرف کنید و از ابتدای پاییز تا آخر زمستان روغن کبد ماهی را دریافت کنید. ولی کسانی که در مناطق آب و هوایی گرم ( آفتابی ) هستند، می توانند در تمام سال فقط روغن ماهی مصرف کنند و نیازی به مصرف روغن کبد ماهی ندارند.
2- سبزیجات تازه و خام
مواد غذایی کمی وجود دارد که از نظر ارزش تغذیه ای با سبزیجات برابری کنند. کاهش سطح اسید فولیک در بدن با بروز بیماری آلزایمر ( فراموشی دوران پیری ) مرتبط است. همچنین آنتی اکسیدان ها و فیتوکمیکال ( رنگدانه های گیاهی ) های موجود در سبزیجات، هوش شما را حفظ خواهند کرد.
توصیه می کنم روزانه به ازای هر 25 کیلوگرم از وزن بدن خود 5/0 کیلوگرم سبزیجات مختلف مصرف کنید. اگر نوع متابولیسم بدن خود را بدانید، می توانید مقدار دریافت سبزی را تنظیم کنید. مثلاً اگر دریافت پروتئین شما بالاست، به مصرف سبزی زیادی نیاز ندارید؛ مثلاً بجای 5/0 کیلو ، روزانه 250 گرم سبزیجات به ازای هر 25 کیلو از وزن بدن نیاز دارید. اگر پروتئین رژیم شما بالاست، بایستی سبزیجاتی را مصرف کنید که پتاسیم کمتری دارند مثل گل کلم، لوبیای سبز، اسفناج، مارچوبه، قارچ و کرفس ، زیرا مصرف سبزیجاتی که پتاسیم زیادی دارند مثل کاهو، کلم پیچ و سایر انواع کلم به همراه پروتئین زیاد ، باعث عدم تعادل بیوشیمیایی بدن خواهد شد.
ولی افرادی که دریافت کربوهیدرات غذایی اشان نسبت به پروتئین و چربی بیشتر است، می توانند سبزیجات فراوانی مصرف کنند به خصوص انواعی را که پتاسیم بالایی دارند.
3- تخم مرغ خام
تخم مرغ منبع ارزان و مفیدی از مواد مغذی با ارزش است. مصرف تخم مرغ علاوه بر حفظ سلامت بدن، برای هوش و عملکرد ذهنی مفید است . در این مورد تخم مرغ خام فواید بیشتری نسبت به تخم مرغ پخته دارد.
شاید بپرسید چگونه تخم مرغ خام را مصرف کنیم ؟
برای مصرف تخم مرغ به صورت خام می توانید آن را با یک قاشق عسل، یک قاشق کنجد یا پودر گردو و یک قاشق پودر کاکائو در یک لیوان شیر ولرم یا گرم مخلوط کرده و میل کنید. در این صورت هم آن را خام مصرف کرده اید و هم معجون بسیار مفیدی برای سلامتی بدن خود و افزایش وزن ( برای افراد لاغر ) دریافت نموده اید.
اگر در مورد خطر باکتری " سالمونلا " که در تخم مرغ خام وجود دارد، نگران هستید، مقاله ای را که مربوط به خواص تخم مرغ خام است، مطالعه کنید تا نگرانی شما بر طرف شود.
4- از مصرف شکر خود داری کنید
شکر به عنوان یک غذا محسوب نمی شود، اما بیشتر اوقات جزء آن دسته از مواد غذایی است که باید از مصرف آنها پرهیز کرد. اگر می خواهید میزان هوش خود را افزایش دهید و نمی توانید کاملاً از مصرف شکر پرهیز کنید، مصرف آن را کاهش دهید.
مواد غذایی خیلی شیرین، تعادل هورمون انسولین بدن شما را به هم می ریزند که باعث ایجاد بیماری و گرفتگی ذهن شما می شوند.
ساده ترین روش برای کاهش مصرف شکر، پرهیز از مصرف انواع نوشابه های صنعتی، آب نبات و شیرینی جات است. همچنین در مصرف آب میوه های صنعتی میانه روی کنید.
5- توت فرنگی
توت فرنگی نه تنها خوشمزه است، بلکه یکی از مهم ترین منابع آنتی اکسیدانی قوی و فیتو کمیکال هاست که سلامتی بدن را بهبود می بخشد. همچنین دارای فواید بی شماری برای مغز است. مطالعات نشان داده، مصرف این میوه فرآیند پیری را در مغز کاهش می دهد.
فقط زمانی که یک مرتبه مقدار زیادی از آن را مصرف می کنید، مراقب قند موجود در آن باید باشید. سایر انواع توت نیز که رنگ تیره ای دارند، دارای چنین اثراتی هستند؛ مثل تمشک و شاه توت.

2روش برای تقویت هوش نوزاد

2روش برای تقویت هوش نوزاد
برای اینکه فرزندانی باهوش داشته باشید ، از نوزادی دست به کار شوید .یک روز را هم از دست ندهید ما در این مقاله دو راه را به شما پیشنهاد می کنیم.
برای نوزادان خود از 6 ماهگی زمانی که نوزاد همراه با مادر از نگاه کردن به عکس های کتاب لذت می برد، کتاب بخوانند.
مادران و پدران می توانند برای نوزادان تازه متولد شده نیز کتاب بخوانند. در حقیقت مهم نیست که نوزاد چند ساله باشد .خواندن فرصت بزرگی است برای در آغوش گرفتن نوزاد و برقراری ارتباط با او.
کتاب خواندن برای نوزادان به ساختن کلمات نوزادان و تحریک تصورات انها کمک کرده و مهارت های برقراری ارتباط را در نوزاد تقویت می کند. در حقیقت هر چه قدر بیشتر با نوزاد خود از ابتدا صحبت کنید، در پرورش و رشد بهتر نوزاد مفید است.
مهارت های زبان و حتی هوش به تعداد کلماتی که نوزاد هر روز می شنود ارتباط پیدا می کند. همچنین صحبت کردن با نوزاد به او کمک می کند تا سریعتر کلمات را یاد گرفته و مفهوم آنها را درک کند.
در ماه های اول، همانطور که نوزاد صحبت های شما را می شنود به ریتم زبان بیشتر از محتوا توجه دارد. بنابراین زمانی که می خواهید مطلبی را بخوانید هر چیزی را می توانید امتحان کنید، کتابهای کودک، یک مجله و یا حتی یک رمان.
نوزاد شما ممکن است مجذوب عکس های روشن و درخشان داخل کتاب شود. بنابراین تا آنجائیکه می توانید از کتابهای مقوایی عکس برجسته و یا کتابهایی که دارای تصاویر زیادی هستند استفاده کنید. تصاویر رنگارنگ ذهن نوزاد را تحریک کرده و به بیان احساسات او کمک می کند.
نوزادان در این شرایط احساسات خود را با فریاد کشیدن، نزدیک بردن کتاب به سمت دهان و یا پاره کردن صفحات کتاب ابراز می کنند. به همین منظور به والدین پیشنهاد می شود از کتاب هایی که دارای صفحات مقوایی و سنگین هستند استفاده شود. این کار به دوام کتاب کمک بیشتری می کند.
اما روش دوم ورزش از نوزادی است
ورزش برای نوزادان باید به گونه‌ای باشد که به آنها بیاموزد چگونه به تدریج از حواس پنج‌گانه خود برای شناسایی محیط اطرافشان استفاده کنند.طبیعی است که هر نوزاد به سمت رنگ‌های شاد و براق جذب شود.باید فعالیت‌های ورزشی را که برای آنها انتخاب می‌کنید به گونه‌ای باشند که نوزاد هر چه بهتر محیط نزدیک خود را بشناسد و سپس به تدریج موفق به کشف دنیاهای دورتر شود.کنجکاوی نوزاد در این سن بسیار طبیعی است و مادامی که والدین در حین انجام هر نوع فعالیت در کنار او باشند،خطری متوجه او نخواهد بود.فعالیت‌های بسیاری وجود دارد که در کنار بازی یک جلسه آموزشی هم محسوب می‌شود.
در این مطلب ما بعضی فعالیت‌های ساده برای نوزاد را به شما معرفی می‌کنیم:
ورزش صدا: این فعالیتی است که بسیاری از والدین آن را انجام می‌دهند بدون آن که بدانند این کار چقدر برای کودک مفید است.بسیاری از والدین هنگام عوض کردن پوشک،حمام یا بازی با کودک خود حرف می‌زنند.این کار به کودک کمک می‌کند تا بفهمد این صدا از دهان فردی - پدر یا مادر- خارج می‌شود علاوه بر این می‌توانید پیوسته اسم او را صدا کنید،در ابتدا او به صدای شما پاسخی نمی‌دهد اما رفته رفته هر گاه او را صدا کنید عکس‌العملی از او خواهید دید.
ورزش برای نوزادان باید به گونه‌ای باشد که به آنها بیاموزد چگونه به تدریج از حواس پنج‌گانه خود برای شناسایی محیط اطرافشان استفاده کنند.
ورزش بینایی : چند اسباب بازی با رنگ‌های جذاب برای بازی کودک بخرید متوجه خواهید شد،هر گاه، کودک با این اسباب بازی‌های رنگارنگ بازی می‌کند لبخند می‌زند یا به نوعی احساس رضایت خود را نشان می‌دهد.برای تقویت حس بینایی،کتاب‌های مخصوص نوزادان، با رنگ‌های شاد بخرید.
ورزش لمسی : این فعالیت شامل لمس انواع مختلف اسباب بازی‌ها توسط کودک است.کودک با این روش تفاوت بین سطوح سخت، نرم و پنبه‌ای را در می‌یابد. در این مرحله برای تقویت عضلات پا و گردن نوزاد می‌توانید به نرمی پاهای کودک را خم و راست کنید یا به آرامی اسباب بازی محبوبش را جلوی چشمانش تکان دهید به نحوی که کودک گردنش را به آرامی با تکان دست شما حرکت دهد.

عوامل موثر در توانمندی های ذهنی افراد

عوامل موثر در توانمندی های ذهنی افراد
 یکی از مهم ترین نتایج به دست آمده از مطالعات انسان شناسی و مقایسه انسان های اولیه با انسان های امروزی این است که با تکامل انسان، ابعاد ظاهری و بویژه قد کاهش و به موازات آن حجم مغز افزایش یافته است بدون تردید اولین چیزی که به ذهن انسان خطور می کند این است که باید بین ابعاد بدن انسان و حجم مغز و تکامل انسان امروزی ارتباطی وجود داشته باشد. قطعا" طی میلیونها سال، انسان امروزی در مقایسه با انسان های نخستین قوای فکری بیشتر و توانایی های جسمی کمتری پیدا کرده اند . بنابراین به نظر می رسد تکامل قوه اندیشه در ارتباط با ابعاد جثه بدن و حجم مغز قابل تفسیر و توجیه باشد. با توجه به اهمیت این موضوع محققان مطالعات بسیاری در باره تکامل مغز داشته اند و چگونگی تغییرات مغز انسان را در دوره های زمانی مختلف مورد بررسی قرار داده اند. اگر چنین فرضیه ای را بپذیریم که مغز انسان در طول تاریخ تکامل یافته است، آیا می توان گفت که بین ساختمان مغز افرادی که دارای قوای فکری برتر هستند، در مقایسه با انسانهای معمولی تفاوت هایی از نظر ظاهری و فیزیولوژیک وجود دارد؟ البته نکته جالب توجه دیگر این است که انسان امروزی حتی در آینده نگری های خود نیز این موضوع را مورد توجه قرار داده و در فیلم ها و داستان های علمی- تخیلی موجودات فضایی را به صورت موجوداتی با اندام های کوچک تر و سرهای بزرگ تر به تصویر کشیده است تا نشان دهنده برتری توانمندی های ذهنی آنها نسبت به موجودات زمینی باشد.
بسیاری بر این باورند که در افراد باهوش حداقل بخش هایی از مغز آنها در مقایسه با دیگر افراد بزرگتر است، به گفته محققان بخش هایی از مغز مانند لوب های آهیانه ای، بخش های قدامی ( پیشین ) مغز و همچنین قسمتی از کمربند قدامی مغز را تشکیل می دهند. نقش موثری در افزایش توانمندی های شناختی در افراد دارند. بر اساس مطالعات انجام شده توسط گروهی از دانشمندان، مغز افراد با هوش برای پاسخگویی به معماها و سئوالات مطرح شده در مقایسه با افرادی که استعداد کمتری در یادگیری دارند به انرژی کمتری نیاز خواهد داشت و این در حالی است که در شرایط خاص مصرف انرژی در سلولهای عصبی مغز افرادی که از توانمندی های ذهنی بیشتری برخوردار هستند، افزایش خواهد یافت.
اگر چه اغلب افراد بیش از اندازه به توانایی های ذهنی و قوای فکری اهمیت می دهند، اما مهم این است که تمرین و پشتکار بیش از استعداد در پیشرفت افراد تاثیر گذار خواهد بود.
در سال 1955 در اولین ساعات پس از مرگ آلبرت اینشتین، فیزیکدان آمریکایی، مغز او را از سرش خارج کردند و پس از این که مغزش را به 240 قطعه تقسیم کردند، این قطعات را برای محافظت در شیشه هایی قرار دادند. از آن زمان تاکنون محققان به امید کشف حقایقی درباره نیروی ذهنی خارق العاده این دانشمند تحقیقات بسیاری را روی نمونه های بیولوژیکی به جای مانده از این نابغه بزرگ انجام داده اند. تحقیقات انجام شده در باره مغز و نیروهای ذهنی، بخشی از مطالعات انجام شده به منظور کشف ویژگی ها و عوامل عصبی موثر در افزایش هوش یا افزایش استعداد کودکان در یادگیری است که قدمتی 100 ساله دارد. معمولا" 2 تا 5 درصد کودکان به عنوان تیزهوش و نابغه شناخته می شوند و تنها 2 درصد از آنها در آزمون های استاندارد تعیین بهره هوشی یا IQ امتیاز بالاتر از 130 کسب می کنند. با افزایش بهره هوشی افراد احتمال موفقیت آنها در    زمینه های علمی مختلف نیز به مراتب افزایش خواهد یافت.
کودکانی که در هر یک از مهارت های خواندن، نوشتن یا ریاضیات از یادگیری بهتری برخوردارند در زمینه های دیگر نیز با سهولت بیشتری آموزش می بینند و بر این اساس می توان امیدوار بود که در بزرگسالی برای انجام فعالیت ذهنی و فکر مختلفی که مسوولیت انجام آن را بر عهده می گیرند، مهارت بیشتری داشته باشند.
نتایج به دست آمده از تحقیقات انجام شده در این زمینه حاکی از آن است که معمولا" مغز افراد باهوش حداقل در قسمت های بخصوصی بزرگ تر است. در سال 1883 سر فرانسیس گالتون، دانشمند انگلیسی، هوش را بعنوان یک ویژگی و خصوصیت ارثی معرفی کرد که می توانست بیانگر کارآمدی عملکرد سیستم عصبی مرکزی باشد. از آن زمان تاکنون محققانی که درباره سیستم عصبی بدن انسان به مطالعه پرداخته اند با استفاده از روش های نوین تصویربرداری از سلولهای عصبی مغز به نشانه هایی در تائید این فرضیه دست یافته اند. آنها دریافته اند که مغز افراد تیز هوش و با استعداد برای پاسخگویی به معماها و سئوالات مشخص در مقایسه با افرادی که در یادگیری، استعداد کمتری دارند، انرژی کمتری مصرف می کنند. این در حالی است که از سوی گروهی دیگر از دانشمندان مصرف بیشتر انرژی در سلولهای عصبی افرادی که از توانمندی های ذهنی بیشتری برخوردارند را مورد تایید قرار داده اند. همچنین افرادی که در زمینه یادگیری موسیقی از توانایی ها و استعداد بیشتری برخوردارند نیز در مقایسه ذهن فعال تر و پویاتری دارند. ممکن است براساس آنچه برخی از دانشمندان تصور می کنند، وقتی فرد فعالیتی را انجام می دهد که جنبه رقابتی دارد، سعی می کند برای کسب موفقیت، فعالیت های ذهنی خود را افزایش دهد که بدون تردید در چنین شرایطی باید انتظار افزایش تحرک و پویایی مغز را داشته باشیم. چنانچه در بسیاری از افراد تیزهوش و خلاق نیز در هنگام اندیشیدن به یک معمای نسبتا" ساده، بعلت کاهش آشفتگی های ذهنی برای دستیابی به کلید رمز معما، کارآیی و عملکرد ذهنی به مراتب افزایش خواهد یافت. علی رغم این که همچنان تلاش برای دستیابی به حقایق نهفته دو علت اصلی افزایش توانمندی های ذهنی و بهره هوشی در افراد مختلف ادامه دارد اما باید این نکته را پذیرفت که اغلب ما  انسان ها اهمیت توانمندی های ذهنی در کسب موفقیت در مسیر زندگی را بسیار بیشتر از آنچه حقیقت دارد تصور می کنیم و این درحالی است که تمرین و پشتکار بیش از هوش در رسیدن به هدف نهایی کسب موفقیت در مسیر زندگی تاثیرگذار خواهد بود.
تاثیر اندازه مغز در پرورش خلاقیت ها :
تحقیقات انجام شده در باره ارتباط بین جنسیت و سن افراد با اندازه مغز در انسانها، وجود ارتباط بین ابعاد مغز و هوش و زیرکی افراد را نیز هرچند به مقدار جزیی و اندک مورد تائید قرار داده است. بر این اساس مردها در مقایسه با زن ها مغز بزرگتری دارند. همچنین با افزایش سن افراد، اندازه مغز نیز به مراتب کاهش خواهد یافت. مطالعات جدید انجام شده در این زمینه نشان داده است که بر اساس نتایج به دست آمده از اندازه گیری ابعاد مغز با استفاده از شیوه های تصویر برداری رزونانس مغناطیسی، هر چه مغز بزرگتر باشد از توانایی های ذهنی بیشتری برخوردار است، علاوه بر این حجم کل مغز می تواند تا 16درصد بهره هوشی افراد را نسبت به مقدار متوسط آن تغییر دهد، اما چنانچه نتایج به دست آمده از بررسی مغز اینشتین نشان می دهد، اندازه و ابعاد بخش های مشخصی از مغز بیش از بخش های دیگر در میزان هوش و استعداد افراد تاثیر گذار خواهد بود.
در سال 2004 محققان مرکز روان شناسی دانشگاه کالیفرنیا، شواهدی را مبنی بر تاثیر بخش های مجزای مغز در افزایش استعداد و توانایی های ذهنی دانشمندان ارائه کردند. این گروه با مطالعه ساختار مغز 47 فرد داوطلب شرکت کننده در این طرح تحقیقاتی به ارتباط بین بهره هوشی با مقدار ماده خاکستری بافت عصبی مغز در 10 بخش مجزا که سلولهای عصبی مغز در آن مستقر هستند، پی بردند که این 10 بخش، شامل 3 بخش در قسمت قدامی دو نیمکره مغز در زیر استخوان پیشانی و 2 بخش در لوب آهیانه ای مغز در پشت قسمت قدامی مغز خواهد بود. این در حالی است که بسیاری از دانشمندان دیگر نیز وجود ماده سفید که متشکل از آکسون های سلولهای عصبی است ( بخشی از سلولهای عصبی که وظیفه انتقال محرک ها از سلولهای عصبی را بر عهده دارند ) را در همین بخش ها در مغز افراد تیزهوش و با استعداد مورد تائید قرار داده اند. با توجه به آنچه گفته شد می توان به این نتیجه رسید که عوامل متعددی که هر یک به صورت مجزا عمل می کنند. در تعیین ضریب هوشی افراد تاثیرگذار خواهند بود. به نظر می رسد مراکز فعالیت عصبی موثر در ایجاد هوش عمومی با افزایش سن، دستخوش تغییراتی می شود. در میان بزرگسالان در محدوده سنی 18 تا 84 سال، ضریب هوشی افراد با اندازه قسمت هایی از مغز، پیرامون ساختار مرکزی موسوم به بخش کمربندی عصب مغزی که در شکل گیری عواطف و احساسات و کسب تجارب شناختی نقش دارد، از ارتباطی مستقیم برخوردار است.
جالب است بدانید که بررسی ضخامت پوسته مغز که در حقیقت بخش بیرونی مغز را تشکیل می دهد در میان تیزهوشان علمی گروه سنی زیر 8 سال در مقایسه بسیار کمتر از حد معمول است و سپس ضخامت این قسمت از مغز به سرعت افزایش می یابد، بطوری که در پایان دوران کودکی ضخامت پوسته مغز این افراد در مقایسه با افراد دیگر که در یادگیری و آموزش استعداد کمتری دارند، بیشتر خواهد بود. چنین الگوی ذهنی مشابهی را می توان در بخش های قدامی مغز که در اتخاذ تصمیمات مبتنی بر عقل و منطق نقش تعیین کننده ای دارند نیز مشاهده کرد. ساختارهای مغزی تاثیرگذار در افزایش بهره هوشی افراد ممکن است بر اساس جنسیت و سن افراد متفاوت باشند.
برای مثال محققان بر این باورند که مردان و زنانی که امتیاز یکسانی را در آزمون های بهره هوشی کسب می کنند از بخش های متفاوتی از مغز برای پاسخگویی به سئوالات مطرح شده در این آزمون ها استفاده می کنند.   بنابراین می توان گفت بدون تردید بیش از یک ساختار مغزی یا الگوی ذهنی مشخص در افزایش استعداد و توانایی افراد تاثیر گذار خواهد بود.
افراد باهوش، با دقت تر هستند:
اگر چه محققان در باره پیامدهای ناشی از عملکرد ساختارهای فرضی در نظر گرفته شده برای مغز در افراد تیزهوش و با استعداد، هر یک نظریات متفاوتی را ارائه کرده اند، اما بی شک پس از سالها مطالعه در این زمینه نقش افزایش سرعت پردازش اطلاعات در مغز در میزان هوش و  توانمندی های ذهنی افراد را مورد تائید قرار خواهند داد.
افزایش سرعت پردازش اطلاعات در مغز نیز مستلزم این است که مدارهای عصبی مغز در این گروه از افراد به گونه ای شکل گرفته باشند که امکان استفاده از بیشترین توانمندی های ذهنی را برای فرد به وجود آورند. بر این اساس گفته می شود که افراد تیزهوش در حل معماها و پاسخگویی به سئوالات مطرح شده با دقت و ظرافت بیشتری عمل کنند، چرا که آنها میتوانند به سرعت و در کوتاه ترین زمان ممکن، اطلاعات کلیدی را در معماهای مطرح شده تشخیص داده و بر اساس آن به پاسخی صحیح و منطقی برای حل آن معما دست یابند. بنابراین باید پذیرفت که این افراد از حافظه کمکی کوتاه مدت مغز که داده های دریافتی را تنها برای مدت زمان کوتاهی تا زمان پردازش در مغز ثبت و نگهداری می کند، به نحو مطلوبی استفاده می کنند.
محققان به منظور نظارت بر فعالیت مغزی افراد در هنگام نتیجه گیری استدلالی غیر شفاهی نیم ساعته، تصاویر مغزی ثبت شده به روش انتشار پوزیترون ( الکترون های مثبت ) را که می تواند میزان متابولیسم گلوکز در سلولهای عصبی مغزی را مورد سنجش و اندازه گیری قرار دهد، بررسی کرده اند. بر این اساس هر چه فرد در انجام این فعالیت ذهنی از عملکرد بهتری برخوردار باشد میزان متابولیسم گلوکز در بخش های وسیعی از مغز کاهش خواهد یافت. این نتایج می تواند تاثیر افزایش کارآیی و عملکرد پردازش عصبی در پرورش استعدادها و توانمندی های ذهنی را مورد تائید قرار دهد. بنابراین می توان گفت افراد تیزهوش در مصرف انرژی اقتصادی تر عمل می کنند. کاهش فعالیت مغز پس از یادگیری نیز نقش مهمی در افزایش توانمندی های ذهنی دارد. در هنگام یادگیری فعالیت بخش های قدامی مغز که در کسب مهارت های شناختی نقش مهمی را ایفا میکنند، در افراد با استعداد در مقایسه با افراد معمولی کمتر است. بعبارت دیگر هر چه فرد از توانایی های ذهنی بیشتری برخوردار باشد، تفاوت در میزان فعالیت پوسته مغز در مراحل قبل از آموزش و بعد از آموزش و یادگیری محسوس تر خواهد بود که این موضوع نشان می دهد این گروه از افراد پس از یادگیری از فرآیندها و روش های تسهیل کشده و ساده تری برای پردازش اطلاعات جدید استفاده می کنند.
معمولا" مغز کودکان باهوش و زیرک حتی در هنگام استراحت نیز انرژی کمتری مصرف می کند که از این جهت می توان آن را از نظر تکامل و توسعه در مقایسه با کودکان معمولی پیشرفته تر دانست. اگر چه بسیاری از محققان افزایش بازده انرژی در مغز این گروه از افراد را ناشی از افزایش ماده خاکستری در مغز می دانند  که می تواند علاوه بر تامین منابع لازم برای پردازش اطلاعات، فشار وارد بر مغز در هنگام فعالیت را نیز به میزان قابل توجهی کاهش دهد، در این میان بسیاری از محققان علت اصلی این ویژگی را در افزایش ضخامت میلین یافته اند. میلین ماده ای است که سلولهای عصبی را از هم جدا کرده و زمینه مناسبی را برای انتقال سریع پیامهای عصبی مخابرده شده از مغز به وجود می آورد. اگر چه افزایش غیر عادی بافت پشتیان دستگاه عصبی مرکزی که سبب تشکیل میلین در مغز می شود، در نزدیکی سلول های عصبی بخشی از قشر آهیانه ای مغز انیشتن  مورد تایید قرار گرفته است، اما لازم است در این زمینه تحقیقات بیشتری انجام شود.
ذهن پویا :
علی رغم این که ذهن افراد تیزهوش و با استعداد هیچ گاه از یک آرامش نسبی برخوردار نخواهد بود اما به نظر می رسد که در برخی مواقع در مقایسه با افرادی که از هوش معمولی برخوردارند، بسیار فعالتر است. با توجه به این ویژگی می توان به این نتیجه رسید که این گروه از افراد دارای توانایی مغزی بیشتری هستند.
سطح فعالیت نیز در ناحیه قدامی و لوب آهیانه ای مغز در افرادی که در آزمون بهره هوشی امتیاز بالاتری را کسب کرده اند به مراتب بالاتر است. بررسی های انجام شده نشان داده است که در نوابع ریاضی، مغز از نظر سوخت و ساز فعالتر است و این فعالیت بیشتر در لوب های آهیانه ای، قشر قدامی و همچنین کمربند قدامی مغز متمرکز شده است. اگر چه هنوز علت اصلی پویایی و فعالیت بیش از اندازه مغز در تیزهوشان شناخته نشده است، اما بسیاری از محققان بر این باورند که سختی و دشواری فعالیت ها و درگیری های ذهنی مانع از ایجاد آرامش ذهنی در این افراد خواهد شد. وقتی فرد با مساله دشواری مواجه می شود، حتی اگر تیزهوش و با استعداد نیز باشد برای حل آن باید سخت تلاش کند، افزایش سرعت سوخت و ساز مغز می تواند نشان دهنده افزایش درگیری ذهن برای پاسخگویی به مساله مطرح شده باشد. اگر فردی نتواند از عهده حل این مساله بر آید، مغز به علت ناتوانی در دست و پنجه نرم کردن با داده های موجود تقریبا" غیر فعال خواهد شد. این در حالی است که در مقایسه فردی که استعداد بیشتری دارد برای پاسخگویی به معماهایی که ساده تر هستند، کارآمدتر عمل کرده و با کمترین فعالیت ذهنی و در کوتاه ترین زمان ممکن به سئوال مطرح شده پاسخ می دهد.
 
با افزایش بهره هوشی افراد احتمال موفقیت آنها در زمینه های علمی مختلف نیز به مراتب افزایش خواهد یافت.
و اما حرف آخر :
با توجه به آنچه گفته می شود می توان به این نتیجه رسید که عوامل عصبی موثر در نبوغ و استعداد انسان ها هر آنچه که باشد تنها سبب افزایش احتمال موفقیت فرد خواهد شد و نمی تواند پیشرفت  او در تلاش برای کسب مهارت در زمینه های مختلف را تضمین نماید. حتی در موفقیتهای علمی نظیر قبولی در آزمون ورودی دانشگاهها نیز ضریب هوشی افراد به اندازه برخورداری از انضباط شخصی و خواسته فرد برای رسیدن به موفقیت تاثیرگذار نخواهد بود. بررسی ها و تحقیقات انجام شده درباره دانش آموزان مقطع دبیرستان نشان داده است که موفقیت این افراد در زمینه های مختلف تحصیلی بیش از این که با ضریب هوشی افراد در ارتباط باشد، مستلزم داشتن اراده و عزم جدی و داشتن انضباط شخصی برای رسیدن به هدف است. علاوه بر این معمولا" این گروه از افراد، استفاده از مزایا و امتیاز به دست آمده از موفقیت های خود در زمینه تحصیلی را به لذت ها و خوشی های زودگذر ترجیح می دهند و این در حالی است که داشتن ضریب هوشی بالا الزاما" نمی تواند تضمین کننده موفقیت فرد در این زمینه باشد.
حتی موفقیت اینشتین در زمینه فیزیک و ریاضیات نیز نمی تواند تنها بعلت توانایی های ذهنی منحصر به فرد او باشد، بلکه آموزش، علاقه مندی و پشتکار را برای حل معمای نسبیت و حمایت از جانب خانواده و دوستان نیز سبب شد زمینه ای مناسب برای پیشی گرفتن او نسبت به دیگر افراد با استعداد معاصر او فراهم شود.
منبع : مقاله " نوابغ چگونه می اندیشند" -تهیه کننده  : فرانک فراهانی جم-برگرفته از Scientific american- انتشار روزنامه جام جم-پنجشنبه 9 آبان - 1387